والدین گرامی:
توجه داشته باشید که میزان وزن گرفتن کودکان که ارائه شده است، بصورت تقریبی می باشد.
از دست دادن وزن: 10-5% وزن زمان تولد در ده روز اول
دو برابر شدن وزن نسبت به زمان تولد: 4 تا 5 ماهگی
سه برابر شدن وزن: یک سالگی
چهار برابر شدن وزن: 2 سالگی
وزن های متوسط:
در زمان تولد: حدود 3.5 کیلوگرم
در یک سالگی: حدود 10 کیلوگرم
در 5 سالگی: حدود 20 کیلوگرم
در 10 سالگی: حدود 30 کیلوگرم
آب آشامیدنی (Drinking water):
آب آشامیدنی آبی است که پس از استحصال از منبع آّب ، فرآوری شده و املاح
ومواد موجود در آن کنترل می شود. املاح و مواد زاید گرفته شده و پس از طی
چند مرحله عاری از هرگونه باکتری ومیکروب می گردد. از لحاظ بهداشت و سلامت
برای نوشیدن مستمر ، این نوع آب توصیه می گردد.
برای تهیه شیر یا غذای کودک یا رفع تشنگی او از آب معدنی یا آب جوشیده استفاده نکنید. جوشاندن آب ممکن است باعث از بین رفتن آلودگی میکروبی یا انگلی شود، اما غلظت مواد شیمیایی آن بیشتر می شود و مضرّ است.
۱. من به تو اعتماد دارم.
۲. حضور او در جمع خانواده را مهم بدانید. مثلا بگویید «وقتی خدا تو رو به ما داد، می دانست ما چه چیزی در زندگی احتیاج داریم»
۳. ببخشید عزیزم. می توانی من را به خاطر کاری که کردم ببخشی؟
۴.من تو را می بخشم. و دیگر این موضوع را مطرح نمی کنم. باشه؟
۵.امشب می خواهم فقط وقتم را با تو بگذرانم. چه کاری دوست داری که انجام بدهیم؟
۶. بله،امشب غذایی رو میپزم که دوستش داری.
۷. از تو ممنون هستم.
۸.بکار بردن صفات مثبت. نمی توانم باور کنم که تو چقدر ... هستی.
۹.به تو افتخار می کنم.
۱۰. برایت روی میز پول گذاشتم.
۱۱. حرفت را باور می کنم.
۱۲. به تو افتخار میکنم. حتی با اینکه تو خیلی خوب نبودی، همچنان به تو افتخار می کنم.
۱۳.می دانم که اخیرا خیلی رو در رو حرف نزده ایم. اما میخواهم بدانی که تو را قبول دارم. حتی اگر با تو موافق نباشم. و سعی می کنم برای بهتر شدن رابطه بین ما تلاش کنم تا هر دو بتوانیم دیگری را خوب درک کنیم.
۱۴.تو واقعا داری مرد / خانم می شوی. نمی توانم بگویم چه قدرهیجان انگیز است!
۱۵. برایت فلان چیز را گرفته ام.
۱۶. از توانایی های او در یک موضوع خاص تعریف کنید. اخیرا دیده ام که در فلان چیز خیلی پیشرفت داشته ای. درست مثل فلان کاری که انجام می دادی.
۱۷. تو را در فلان چیز تحسین می کنم. خیلی چیزا از تو در این زمینه می توانم یاد بگیرم.
۱۸. انتخاب بسیار هوشمندانه ای بود.
۱۹. می دانم که چقدر در فلان قضیه اذیت شدی. من واقعا متاسفم. نمی دانم چه قدر تحمل این موضوع برایت دشوار است ولی می دانم که لحظات سختی داشته ای.
۲۰.تو همیشه فرزند من هستی و من همیشه تو را می بخشم و دوست دارم.
۲۱. برو تا فردا صبح بخواب و استراحت کن. فکر چیزی نباش.
۲۲. فکر نمی کردم بتوانی فلان کار را انجام بدهی. واقعا من را تحت تاثیر قرار دادی.
۲۳. نظرت درمورد فلان چیز چه است؟
۲۴.چون میدونستم کار داری و یادت نیست من وقت دندانپزشکی تو را کنسل کردم.
۲۵. بکار بردن صفات خوب در مورد پدر او. من پدرت را خیلی دوست دارم. او واقعا فوق العاده است.
۲۶. دوست دارم وقتم را با تو بگذرانم.
۲۷. خیلی خوشحالم که الان خانه هستی.
۲۸. دوست دارم فلان کار را با تو انجام بدهم.
۲۹. تو یکی از بهترین هدایایی هستی که خدا به من داده. واقعا خوشحالم خدا تو را به من داده!
۳۰. وقتی با تو هستم احساس غرور خاصی می کنم.
۳۱. خیلی خوب از عهده فلان کار برآمدی.
۳۲. غذای مورد علاقه ات را درست کرده ام.
۳۳. مطمئن هستم که خدا از هر دوی ما مراقبت می کند. او همیشه این کار را کرده است. بیا باهم از او بخواهیم و دعا کنیم.
۳۴. با لطف و کمک خدا، من و پدرت هرگز و هرگز از هم جدا نخواهیم شد.
۳۵ . فلان لباس چه قدر به تو می آید.
۳۶. من تو را همان طور که هستی دوست داری. می دانم شاید خودت خیلی از خودت راضی نباشی ولی خداوند دقیقا می دانسته که تو را چگونه بیافریند. و من هم تو را همان طور که او آفریده دوست دارم و دلم نمی خواهم تو جور دیگری بودی.
۳۷. اگر من جای تو بودم، همین حس را داشتم.
۳۸. می توانی صدای موزیکی که گوش می دهی را کمی بلند کنی؟
۳۹ .خیلی در فلان کار مرتب و منضبط هستی.
۴۰.فلان کاری که کردی واقعا شجاعانه بود.
۴۱.حس می کنی که تو را درکت می کنم؟
۴۲.اگر چیزی را بخواهی در من به عنوان مادرت تغییر بدهی، چه چیزی خواهد بود؟
۴۳. واقعا در فلان زمینه استعداد خوبی داری.
۴۴. بیا باهم بریم به مادربزرگ و پدربزرگ سر بزنیم.
۴۵. تماشای بزرگ شدن تو واقعا جالب است.
۴۶. فقط می خواستم بدانی که من برایت دعا می کنم.
۴۷.دلم برایت تنگ شده ولی خوشحالم که دارد به تو خوش می گذرد.
۴۸. واقعا وقتی خودت هستی من را خوشحال تر می کنی.
۴۹. خیلی دوستت دارم.
مادر خلاق
به او دستمال میدهد تا دهانش را پاک کند.
مادر غیرخلاق
دور دهانش را پاک میکند
2- بچه نق میزند.
مادر خلاق
به کودکش نگاه میکند و از او میخواهد تا علت بدخلقیش را بدون گریه بگوید
مادر غیر خلاق
دعوایش میکند.
پدر به مادر میتوپد که بچه را دعوا نکن.
بچه لگدی حواله پدر میکند. مادر میخندد. پدر بچه را دعوا میکند . و بعد برای آرام کردنش باز هم به او وعده و رشوه میدهند
3- بچه زمین خوردهاست.
مادر خلاق
با لبخند به کودکش نگاه میکند و با زبان بدن به او میفهماند
طوری نیست بلند شو و ادامه بده
و او با خوشحالی بلند میشود و به بازی ادامه میدهد.
مادر غیرخلاق
دو دستی توی سرش خودش میزند و جیغ میزند و بچه را بلند میکند و مثل کیسه سیبزمینی میتکاند.
بچه میترسد و جیغ میکشد.
بعد مادر بچه را پیش خود مینشاند و به او میگوید از جات تکان نخور وروجک
مادر آینه درمیآورد تا آرایشش را کنترل کند.
و بچه از فرصت استفاده کرده و با این فکر پیروزمندانه
که از دست مادر فرار کردم دوباره میرود تا بازی کند
4- در مطب دکتر حوصله بچه سر رفتهاست.
مادر خلاق
از کیفش کاغذ و مدادرنگی بیرون میآورد. و بچه مشغول میشود.
مادر غیرخلاق
مثل گرامافونی که سوزنش گیر کردهباشد لاینقطع میگوید "
نرو، نکن، نگو، دست نزن، بیا، حرف نزن، آروم باش، بشین، ول کن، به پدرت میگم …". اعصاب همه رو خرد کردی.
الان آقای دکتر میاد آمپولت میزنه!!!
والدین نیازمند به آموزش مبانی و مهارتهای تربیت هستند